کد یادداشت:
164
- تاریخ درج:
1396/04/23
هر آنچه جهت تدوین چشم انداز(Vision) سازمانی باید بدانید
یک سازمان چگونه میتواند بیانیه چشمانداز خود را تدوین کند؟ کالینز و پوراس در سال ١۹۹۶ مقالهای در مجله کسبوکار هاروارد چاپ نمودند که در آن مدلی برای تدوین چشمانداز سازمانها پیشنهاد دادند. به دلیل جامعیت، در این مقاله قصد داریم مراحل تدوین چشمانداز را بر مبنای این مدل بیان نماییم.
هر آنچه جهت تدوین چشم انداز(Vision) سازمانی باید بدانید
یک سازمان چگونه میتواند بیانیه چشمانداز خود را تدوین کند؟ کالینز و پوراس در سال ١۹۹۶ مقالهای در مجله کسبوکار هاروارد چاپ نمودند که در آن مدلی برای تدوین چشمانداز سازمانها پیشنهاد دادند. به دلیل جامعیت، در این مقاله قصد داریم مراحل تدوین چشمانداز را بر مبنای این مدل بیان نماییم. ۲ مولفه اصلی که میتوان در بیانیه چشمانداز به کار گرفت شامل جهانبینی سازمان و آینده آرمانی سازمان است. این دو مولفه نقش و ارزشی یکسان دارند و یک بیانیه چشمانداز مناسب باید بین این دو نیروی مکمل تعامل ایجاد کند. مولفه اصلی که میتوان در بیانیه چشمانداز به کار گرفت شامل جهانبینی سازمان و آینده آرمانی سازمان است. این دو مولفه نقش و ارزشی یکسان دارند و یک بیانیه چشمانداز مناسب باید بین این دو نیروی مکمل تعامل ایجاد کند. ١-جهانبینی سازمان اولین مولفه چشمانداز، جهانبینی سازمان است که بیانگر ویژگیها و خصوصیات ماندگار سازمان است و به عبارتی نشانگر فلسفه وجودی سازمان است و با گذر زمان تغییر نمیکند. جهانبینی سازمان مانند یک چسب قوی همه اجزای سازمان را روند تکامل و پیشرفت به هم پیوند میدهد. جهان بینی سازمانها به نوبه خود دربرگیرنده دو عنصر متمایز است: ارزشهای کلیدی و اهداف کلیدی ارزشهای کلیدی اصول و ارزشهای اصلی و ماندگار سازمان هستند. منشا این ارزشها درون سازمان است و هیچ ارتباطی به محیط فعلی و شرایط رقابتی سازمان ندارد. به همین دلیل این ارزشها در طول زمان ثابت میمانند و قابل تغییر نیستند. برای مثال ارزشهای کلیدی والتدیزنی، رویاپردازی و شادمانی است و ارزشهای سونی، پیشرو بودن و تشویق توانایی و خلاقیت فردی بوده است. به منظور تدوین اصول ارزشی سازمان این سوالات را از خود بپرسید. در کار خود از چه اصولی تبعیت میکنید؟ اصولی که همواره ماندگار هستند. اگر فرزندتان از شما بپرسد که به چه اصولی در کارتان اعتقاد دارید چه پاسخی به او میدهید؟ از صبح فردا از خواب بیدار شوید و مطلع شوید که صاحب پولی هنگفت شدهاید که دیگر نیاز نیست هیچوقت کار کنید آیا باز هم با آن اصول زندگی میکنید؟ آیا به نظرتان به این اصول تا ١٠٠ سال آینده نیز معتقد خواهید ماند؟ اگر یک یا برخی از این اصول، به رقابت شما در بازار ضربه بزند، آیا باز هم به آنها پایبند میمانید؟ اگر فردا به کسبوکار دیگری مشغول شوید، آیا باز هم به این اصول صرفنظر از صنعتی که در آن هستید پایبند میمانید؟ ذکر نکتهای در اینجا ضروری است که اصول ارزشی را با رویههای عملیاتی و استراتژیهای کسبوکار و هنجارهای فرهنگی اشتباه نگیرید. فراموش نکنید این ارزشها باید در طول زمان پایدار بمانند. اهداف کلیدی دومین بخش جهانبینی، اهداف کلیدی سازمان است. این اهداف فلسفه وجودی سازمان را نشان میدهند. نکته مهم این است که نباید این اهداف با استراتژیها و اهداف عملیاتی اشتباه گرفت. اهداف عملیاتی و استراتژیهای را می توان عملی و پیادهسازی نمود، اما نمیتوان به اهداف کلیدی سازمان دست یافت. در واقع این اهداف مانند ستاره راهنمایی هستند که راه را به ما نشان میدهند ولی هیچوقت به آنها نمیرسیم. یک روش بسیار جالب جهت انتخاب اهداف کلیدی، پاسخگویی به ۵ چرا است. در این روش ابتدا از خود بپرسید چه محصول یا خدمتی ارائه میدهید و سپس از خود ۵ چرا بپرسید. احتمالا پاسخ پنجمین چرا هدف کلیدی سازمانتان است. برای مثال فرض کنید که یک شرکت تحقیقات بازار دارید که هدف شرکتتان تهیه بهترین اطلاعات ممکن برای شناخت بازار است. اکنون از خود بپرسید که چرا این کار را میکنید. ممکن است جوابتان این باشد که “بهترین اطلاعات را از وضع بازار در اختیار مشتریان قرار میدهید تا بدین وسیله بازار را بهتر بشناسند”. با پیگیری این پرسشها درنهایت میتوانید برای مثال به این هدف برسید: هدف ما، موفقیت مشتریمان از طریق کمک به آنها در درک بهتر بازار است. در زیر چند نمونه از اهداف کلیدی سازمانها آورده شدهاست.